5 قصه آموزنده برای آموزش مفاهیم مهم به کودکان
داستانهایی که ارزشهای اخلاقی و مفاهیم و معنای زندگی را در دل خود جای دادهاند به ویژه قصههای شبانه مخصوص کودکان بسیارند. در این خصوص قصههای ایرانی و خارجی زیادی در دنیا مشهور هستند که بیشتر والدین ترجیح میدهند این داستانها را برای کودکان خود باز گو کنند.
در این مقاله با شما از قصههای مشهور بین المللی و ایرانی خواهیم گفت که مخصوص کودکان هستند و بار اخلاقی زیادی دارند.
بهترین و جدیدترین داستان های فارسی طولانی و جدید را در کانال Persian Fairy Tales ببینید.
قصههای شبانه کودکان که بار اخلاقی دارند
در میان داستانهای مشهور جهانی که برای کودکان در فضایی اخلاقیو معناگرایانه خلق شدهاند، میشود به موارد زیر اشاره کرد:
• پینوکیو
این داستان از یک عروسک چوبی به نام پینوکیو الهام گرفته که در ریشه خود ایتالیایی است و البته در آیین میترای ایرانی نیز شبیه به آن خلق شده است. او به علت دروغهایش مشکلات زیادی را برای خود و دیگران به وجود میآورد. این داستان به کودکان میآموزد که اخلاقیات مثل راستگویی و صداقت ارزشمند هستند و دروغ گفتن ممکن است به مشکلات بسیاری منجر شود.
پخش ویدیو
• پری کوچولو
داستانی درباره یک پری کوچولو است که به دنبال یافتن معنی زندگی خود میگردد. این داستان ارزشهایی مانند دوستی، محبت و تواضع را به کودکان آموزش میدهد و نشان میدهد که زندگی زیبا است زمانی که ما با دیگران آن را به اشتراک میگذاریم و آنها را به عنوان بخشی از خودمان قبول میکنیم.
• سیندرلا
داستان سیندرلا درباره یک دختربچه که در مقابل سختیها و ناتوانیهای زندگی خود، با اراده و مهربانی ایستادگی میکند. این داستان ارزشهایی مانند صبر، مهربانی، عدالت و محبت را به کودکان آموزش میدهد.
• شاهزاده خوابها
داستان یک شاهزاده است که به دنبال عشق واقعی میگردد و برای پیدا کردن آن، به ماجراجوییهایی میپردازد. این داستان ارزشهایی مانند عشق و احترام به دیگران را رواج و نشان میدهد که در زندگی ممکن است با دشواریها و موانعی مواجه شویم اما با اراده و مهربانی میتوانیم آنها را پشت سر بگذاریم.
اینها تنها چند نمونه از داستانهای معروفی هستند که ارزشهای اخلاقی را به کودکان آموزش میدهند. بسیاری از داستانهای معروف دیگر نیز وجود دارند که ارزشهای اخلاقی را در قالب داستان برای کودکان ترویج میدهند.
منابع قصههای ناب ایرانی برای کودکان
ادبیات ایران نیز از قصهها و داستانهای مفهومی و اخلاقی، بسیار غنی است که برای کودکان هم مناسب هستند. در ادامه چند مثال از این داستانهای معروف ایرانی آمده است:
• گلستان سعدی
گلستان سعدی یکی از شاهکارهای ادبیات فارسی است که در آن مجموعهای از داستانها و حکایات اخلاقی و آموزنده وجود دارد. این داستانها معمولاً به شکل حکایتهای کوتاهی ارائه میشوند که به کودکان ارزشهایی مانند صداقت، صبر، مهربانی و احترام به دیگران را آموزش میدهند.
پخش ویدیو
• شاهنامه فردوسی
شاهنامه اثر تاریخی و شگفت انگیز حکیم ابوالقاسم فردوسی، مجموعهای از داستانهای قهرمانانه و افسانهای ایرانی است که ارزشهای اخلاقی و انسانی را به کودکان القا میکند. داستانهایی مانند داستان رستم و سهراب، رستم و اسفندیار، و داستان زال و رودابه از جمله داستانهای معروفی هستند که ارزشهای اخلاقی مهمی را به کودکان میآموزند.
• ماجراهای حکیم ابوعلی سینا (پورسینا)
حکیم ابوعلی سینا، یا ابنسینا، نویسنده بزرگ ایرانی است که علاوه بر آثار علمی و پزشکی، آثار ادبی نیز دارد. داستانهای مختلفی از او وجود دارد که به کودکان ارزشهای اخلاقی و فلسفی را آموزش میدهند. حتی بیوگرافی او نیز برای کودکان میتواند جذاب و پندآموز باشد.
• قصههای ملاصدرا
ملاصدرا، متکلم بزرگ ایرانی، نیز قصههایی با مضامین اخلاقی و تربیتی نوشته است که به کودکان ارزشهای اخلاقی و اسلامی را آموزش میدهند. ملاصدرا در میان انبوه آثار فلسفی و سنگین و پیچیده خود، چندین و چند کتاب ساده در باب مضامین اخلاقی برای جوانان و نوجوانان دارد که بسیار مفید و ارزشمند محسوب میشوند.
این تنها چند مثال از داستانهای اخلاقی ایرانی هستند که برای کودکان مناسب و آموزنده میباشند. این داستانها با استفاده از زبان و ادبیات فارسی، ارزشهای اخلاقی و معنوی را به کودکان القا میکنند و به آنها کمک میکنند تا در رشد و تربیت اخلاقی خود، قدم بردارند.
پینوکیو در صدر جدول قصههای اخلاقی کودکان
داستان پینوکیو به عنوان یک قصه خالاق مدارانه در صدر جدول داستانهای دارای ارزشهای اخلاقی و شبانه مخصوص کودکان است.
خالق داستان پینوکیو، کارلو کلودی نویسنده ادبیات کودک و نوجوان اهل ایتالیا بر این باور بود که داستانش برای همه تاریخ در حافظه مردم خواهد ماند و البته اشتباه نمیکرد.
ترجمه قصه شاه پریان اثر شارل پرو، نویسنده فرانسوی، به زبان ایتالیایی از کارهای مهم دیگر این نویسنده شهیر ایتالیایی است.
تعیین معروفترین قصه برای کودکان که دارای ارزشهای اخلاقی باشد، ممکن است به دیدگاههای مختلف و فرهنگهای مختلف بستگی داشته باشد. اما یکی از معروفترین و پرطرفدارترین قصههایی که در سراسر جهان شناخته شده و دارای ارزشهای اخلاقی غنی است، داستان پینوکیو است.
داستان پینوکیو درباره یک عروسک چوبی است که توسط یک نجار به نام ژپتو ساخته شده است. این داستان در طول ماجراهای پینوکیو، مفاهیمی از قبیل راستگویی، مسئولیت پذیری، صداقت، مهربانی و تواضع را به کودکان آموزش میدهد. با این حال، همچنان میتوانید در فرهنگها و ادبیات مختلف داستانهای دیگری را نیز پیدا کنید که دارای ارزشهای اخلاقی بسیاری هستند و محبوبیت زیادی در بین کودکان و بزرگسالان دارند.
مهمترین قصه اخلاقی کودک در آمریکا جنوبی
در آمریکای جنوبی یکی از مهمترین قصههای مخصوص کودکان، ریشه آفریقایی دارد که بعدها در قاره آمریکای جنوبی نیز مشهور شد.
پخش ویدیو
قصههای لوکومبا، در اصل از افریقای زیرساختهای فرهنگی دارند و پس از ورود به آمریکای لاتین، به زبانها و فرهنگهای مختلفی ترجمه و تلقی شدند. لوکومبا داستان یک پسر بچه است که با هوش و ذکاوت خود موفق به حل مشکلات و رفع تنشهای اجتماعی میشود. این داستانها به کودکان ارزشهایی چون دوستی، اخلاق، مهربانی، شجاعت و همکاری را آموزش میدهند.
از آنجایی که داستانهای لوکومبا با شخصیتهای غنی از انسانیت و ارزشهای فرهنگی جامعه آمریکایی لاتین پر است، بسیاری از کودکان و خانوادههای آمریکایی لاتین این داستانها را بسیار محبوب میدانند و به عنوان یکی از مهمترین قصههای اخلاقی برای کودکان در آمریکای جنوبی میشناسند.
قصه شیر و خرگوش
داستان شیر و نخجیران در مثنوی معنوی یکی از طولانیترین و پیچیدهترین داستانهای این کتاب است و بخش مهمی از دفتر نخست مثنوی (که در کل 4000 بیت دارد) را به خود اختصاص داده است.
این داستان بیش از 500 بیت و 6 هزار کلمه را در بر میگیرد و به تنهایی همچون مثنوی مستقلی مینماید که ساختاری خودبسنده و محتوایی چشمگیر و بحثبرانگیز دارد.
کل داستان در 530 بیت بازگو شده که 100 بیتِ نخست آن به شرح بحث فلسفی و گاه کلامیِ شیر و نخجیران در مورد جبر و اختیار اختصاص یافته است.
در میانه این بخش، داستان گریختن مردِ هراسان از مرگ به هندوستان در ده دوازده بیت آمده که بخشی از استدلال نخجیران در برابر شیر است. از حدود بیت صدم، خرگوش وارد داستان میشود و او جانوری است که قرعه به نامش خورده و باید قربانی شیر شود. آنگاه گفتگوی خرگوش و نخجیران شرح داده شده که قرینه بحث شیر و جانوران است؛ با این تفاوت که در اینجا خرگوش در ستایش خرد سخن میگوید و نوعی از رازورزی را نیز تبلیغ میکند.
پس از آن حدود 100 بیت در شرح خشم شیر و مکر خرگوش و گفتگوی آغازین این دو با هم آمده است. پس از آن داستان زاغ و هدهد در بارگاه سلیمان و ماجرای لغزش آدم در حدود 60 بیت آمده که باز در تایید قضاوقدر و انکار اختیار و تدبیر است. حدود 40 بیت بعدی شرح رسیدن شیر و خرگوش به سر چاه است و پا پس کشیدن خرگوش و نیرنگ ساختنش. بعد در 30 بیت، رویارویی نهایی و افتادن شیر در چاه بیان شده و به دنبالش ابیاتی در نوید جانوران بابت مرگ شکارچی و تفسیر داستان نقل شده است.
پخش ویدیو
خلاصه داستان شیر و نخجیران
آورده اند در مرغزاری خوش، حیوانات به سبب چراخور و آب در اوج نعمت بودند، لیکن به مجاورت شیر، آن همه نعمت و آسایش منقص بود. روزی جمع شدند و به نزدیک شیر رفتند و گفتند: تو هر روز پس از رنج بسیار و مشقت فراوان از ما یکی شکار می کنی و ما پیوسته در بیم و هراسیم و تو در رنج و تلاش، اکنون چیزی اندایشیدهایم که تو را از آن فراغت و ما را امن و راحت باشد. اگر تعرض خویش از ما زائل کنی هر روز یکی شکار به وقت چاشت به مطبخ ملک فرستیم.
شیر بر آن رضا داد و مدتی بر این بگذشت. روزی قرعه به خرگوش آمد، خرگوش یاران را گفت: اگر در فرستادن من مسامحتی کنید شما را از جور این جبار خونخوار و جان ستان ستمکار برهانم.
یاران گفتند : مضایقتی نیست. خرگوش ساعتی توقف کرد تا وقت چاشت شیر بگذشت و آنگاه به آهستگی سوی شیر رفت. او را تنگدل دید و آتش گرسنگی او را بر باد تن نشانده. شیر چون خرگوش را دید آواز داد از کجا میآیی و حال وحوش چیست؟
خرگوش گفت: به همراه من خرگوشی فرستاده بودند که در راه شیری بستد، هر چه گفتم غذای شاه است التفات ننمود و جفاها راند و گفت: این شکارگاه من است و صید آن به من اولی تر که قوت و شوکت من زیادتر است. من بشتافتم تا ملک را خبر کنم. شیر برخاست و گفت او را به من نشان بده. خرگوش ، شیر را به سر چاهی برد که صفای آب آن همچون آینه بود و گفت در این چاه است. خرگوش گفت من از او میترسم اگر ملک مرا در بر گیرد خصم را بدو نشان دهم، شیر او را برگرفت و در چاه نگریست و عکس خود و آن خرگوش را در آب بدید. خرگوش را بگذاشت و خود را در چاه افکند و غوطه ای بخورد و مرد.
خرگوش به سلامت باز رفت و وحوش از صورت و کیفیت حال پرسیدند. خرگوش گفت: او را در آب غوطه دادم و مرد. همه وحوش بر مرکب شادی سوار گشتند و در مرغزار امن و راحت جولان نمودند.